بررسی مفهوم بی علقگی و لوازم مربوط به آن در زیباشناسی کانت

thesis
abstract

یکی از مباحثی که همواره در حوز? زیباشناسی مطرح بوده، بحث استقلال این حوزه از سایر حوزه ها است. از نظر «تاتارکیه ویچ» سابق? این بحث به قرون وسطا یعنی آراءِ «ژان اسکات اریگنا» می رسد. اما «استولنیتز» در مقاله ای با عنوان «در باب اهمیت لرد شافتسبری در نظری? زیباشناسی مدرن»، بر این اعتقاد بود که این نظریه نخستین بار نزد «شافتسبری» پرورده می شود. البته باید توجه داشت که به هیچ وجه مراد وی از «بی عُلقگی» disinterestedness دقیقاً همان مفهومی نیست که بعدها توسط «کانت» مطرح می شود، هرچند شاگرد او هاچسن بسیار به آن نزدیک می گردد. کانت مسأل? بی عُلقگی را به شکلی مبسوط و مجزا در دقیق? اول از کتاب نقد سوم به بحث می گذارد. او معتقد است که حکم ذوقی باید متمایز از احکامی مثلِ مطبوع، شناختیِ معمولی و اخلاقی (یا خیر) باشد. وی برایِ این تمایز خصوصیاتی مثل بی عُلقگی، همگانیت و فراغت از هرگونه مفهوم، بی غایتی، و ضرورت را ذکر می کند. علی رغمِ این دیدگاه، در بخش های پایانی کتاب دوم از بهر? اول (§40 به بعد و مخصوصاً در §42) سخن از «زیبایی به مثاب? سمبلِ خیر اخلاقی» به میان می آورد. مسأله ای که در پی پژوهش در باب بی علقگی پیش می آید این است که آیا او اعتقاد اولی? خود را مبنی بر استقلال تام و تمام حکم استتیکی نقض می کند یا نه؟! (که به نظر نمی رسد چنین باشد) بنابراین، در این پایان نامه تلاش می شود در ابتدا، با بررسیِ تحلیلی سابق? تاریخی مفهومِ «بی-عُلقگی»، زمین? طرح دیدگاه کانت دربار? این موضوع فراهم شود؛ پس از طرح دیدگاه کانت در مورد بی عُلقگی و مشخص ساختن تمام جوانب و مسایل مربوط به آن با ابتناء به تفسیرهای مطرح ترین شارحان اش، به بحث سازگاری این دیدگاه با دیدگاه های اخلاقیِ وی دربار? زیبایی خواهیم پرداخت. و در نهایت، تلاش می شود با ذکر نقدهای مطرح شده در این حوزه، به تحلیل و بررسیِ سنجشیِ نظری? کانت در این باره پرداخته، و دیدگاه های مطرح شده از طرف شارحان و منتقدان مورد بررسی قرار گیرد.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

رابطۀ زیبایی با اخلاق در زیباشناسی کانت

در وهلۀ اول به نظر می‌رسد که کانت درصدد تمایزگذاری جدی میان زیبایی و اخلاق است. این نکته را می‌توان از آنجا استنباط کرد که او در تحلیل امر زیبا بر حسب کیفیت، میان امر مطبوع، امر خیر یا اخلاقی و امر زیبا تمایز قائل می‌شود و اعلام می‌کند که لذت ناشی از امر زیبا نه برای ارضای تمایلات جسمانی ماست (مطبوع) و نه برای رسیدن به هدفی اخلاقی. از سوی دیگر کانت در برخی از فقرات نقد قوۀ حکم از نوعی ارتباط می...

full text

بررسی مفهوم نسبیّت در مثنوی مولانا و تمثیل های مربوط به آن

ذهن نسبیّت گرای مولانا، طبیعت و جریانات آن را در قالب تمثیل‌های زیبا و هنرمندانه با زبان شعر به تصویر می‌کشد. نسبیّت در مثنوی به گونه‌ای است که بعضی معتقدند در مثنوی کثرت گرایش مطرح شده است. این دیدگاه مولانا در مثنوی با به کارگیری تصاویر، نمادها و مفاهیم متضاد و تمثیل‌ها و در نگاهی تأویلی بروز و ظهور پیدا کرده است. این پژوهش این موضوع را بررسی می‌کند که نسبیّت در اندیشه­ی این شاعر بزرگ و در اثر ا...

full text

رابطۀ زیبایی با اخلاق در زیباشناسی کانت

در وهلۀ اول به نظر می رسد که کانت درصدد تمایزگذاری جدی میان زیبایی و اخلاق است. این نکته را می توان از آنجا استنباط کرد که او در تحلیل امر زیبا بر حسب کیفیت، میان امر مطبوع، امر خیر یا اخلاقی و امر زیبا تمایز قائل می شود و اعلام می کند که لذت ناشی از امر زیبا نه برای ارضای تمایلات جسمانی ماست (مطبوع) و نه برای رسیدن به هدفی اخلاقی. از سوی دیگر کانت در برخی از فقرات نقد قوۀ حکم از نوعی ارتباط می...

full text

نظام هنرها در زیباشناسی کانت

کانت در فقره های 43 تا 54 نقد قوه ی حکم به مسئله ی طبقه بندی هنرها می پردازد. علی رغمِ اهمیتِ این فقره ها در فهمِ کلیتِ زیباشناسی کانت و تعریف او از شرایط زیبا نامیدن اعیان، این قسمت، بر اساس تحقیقاتِ نگارنده، پیش از این موضوعِ پژوهش مستقلی نبوده ا است. پژوهش حاضر با این پیش فرض که فقره های ذکر شده حاوی ایده های ارزش مندی اند که نه تنها به فهمِ برخی ابهاماتِ زیباشناسی کانت کمک می کنند، بلکه راه را برای...

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023